هدف از تحلیل کسبوکار در سطح بنگاه، آشنایی با وضعیت واقعی بنگاههای فعال در رشته صنعت فرش و تابلو فرش دستباف تبریز و یافتن مسائل و فرصتهای مشترک آن است. برای این منظور بنگاهها در طول یک فرایند سیستمی شامل ورودی، فرایند و خروجی ارزیابی میشوند. در تحلیل ورودی نهادههای هر بنگاه اعم از مواد اولیه، نیروی انسانی، ابزارآلات، سرمایه ثابت و … در قسمت فرایند، فرایند تولید و در قسمت خروجی کانالهای توزیع و بازاریابی و فروش مورد ارزیابی قرار میگیرند تا به این ترتیب عارضهیابی در سطح هر بنگاه و به طور مشترک میان بنگاهها انجام شود. همچنین ارزیابی مالی و زیستمحیطی و خدمات نیز ضروری است تا امکان ایجاد ارزشافزوده بیشتر بررسی شود.
مواد اولیه
پشم
یکی از دلایل شهرت فرش تبریز استفاده از مواد اولیه بسیار باکیفیت و مرغوب بوده است. قسمت عمده پشمی كه در صنعت قاليبافی تبريز مورد استفاده قرار ميگيرد، به صورت داخلی و بومی تهيه میگردد. مواد اولیه فرش تبربز از رجشمار 40 به بالا شامل نخ پشم و ابریشم میباشد که بهترین نخهای پشمی از کشورهای استرالیا، شیلی، اروگوئه و نیوزلند وارد میشود و بخشی از ابریشم در داخل تولید میشود و بخشی هم از کشورهای ابریشم ازکشورهای گرجستان، ترکمن، روسیه و چین وارد میشود.
یکی از چالشهای بنگاههای خرد و کوچک خوشه، دسترسی به مواد اولیه باکیفیت است. به علت کوچک بودن تولیدکنندگان، حجم خرید آنها پایین است و به دلیل کمبود نقدینگی تولیدکنندگان ترجیح میدهند مواد اولیه ارزانتر را به طور اعتباری خریداری نمایند تا از مواد اولیه گرانتر با شرایط خرید نقدی به کار ببرند که این امر منجر به استفاده وسیع از مواد اولیه نامرغوب، افت کیفیت محصولات و بیاعتمادی نسبت به تولیدات شده است. همچنین عدم هماهنگی تولیدکنندگان در زمینه خرید، موجب شده تا هریک جداگانه و به شیوهای خاص و باقیمتی متفاوت مواد اولیه را تهیه نمایند. در حالی که واحدهای پیشرو که مزیت را در تولید فرش ناب میبینند، تأمینکنندگان ماده اولیه مرغوب را شناسایی کرده و به طور عمده در حجمهای بالا خرید مینمایند که هزینه ماده اولیه را کاهش میدهد.
پنبه
تار فرش تبريز اغلب پنبهاي و بسياري مستحكم و با دوام و پود و پرز پشم است. بخش عمدهای از تولیدات پنبه ایران، جهت مصرف در قالیبافی در کارخانههای ریسندگی به نخهایی با قطرهای متنوع تبدیل میشود. در قسمت تابندگی
برحسب نوع مصرف نخ چندین نخ را به یکدیگر تابیده و نخ قطورتری تولید میکنند. مصرف نخهای پنبهای بیشتر در تار (چله) است و به همین دلیل باید مقاومت زیادی در برابر کشش وزن قالی، برای استوار ماندن روی دار داشته باشد.
از ویژگیهای پنبه که باعث استفاده آن در تار و پود فرش میشود، استحکام، مقاوم بودن در برابر آفت بید، قیمت مناسب و مقاومت سایشی نخهای پنبهای در مقابل ابزارهای قالیبافی زیاد است؛ لذا افت کشش تارهای چله پنبهای با مرور زمان کم است.
رنگ یکی از عناصر بسیار مهم در تجلی نقوش و طرحهای فرش میباشد که از نظر خصوصیات زیباییشناسی ترکیب انواعی از آن در کنار یکدیگر، احساسات متنوعی را در بیننده ایجاد مینماید. بهکارگیری رنگهای گیاهی در ایران سابقه دیرینه دارد. وجود آثار باستانی در موزههای داخلی و خارجی نشانگر آن است که آنها از دیرباز چشمنواز و جذاب بودهاند. استفاده از رنگهای اصیل ایرانی عامل مهمی برای حذف رقبایی است که با تقلید از هنر و صنعت فرش ایران عرصه را بر تولیدکنندگان کشور تنگ کردهاند.
رنگرزی از گذشتههای دور به صورت نسل در نسل از پدران به فرزندانشان منتقل شده است. به دلیل گرانی فرش دستباف و عدم توانایی عموم در تهیه و استفاده از آن و جایگزینی کارخانههای فرش ماشینی و تولید صنعتی، اکنون رنگرزیهای سنتی در بازار و بعضی محلات قدیمی تبریز به تعداد انگشتشمار کاهش یافته است.
رنگ و رنگرزی در بین بافندگان در گذشته به صورت سنتی رایج بود که به صورت غیرعلمی و تجربی انجام میگرفت و در مراحل رنگرزی از ابزارآلات بسیار ساده و معمولی استفاده میشد. اگرچه به صورت تجربی بوده ولی مایحتاج خود را تهیه مینمودند. در سالهای اخیر همزمان با پیشرفت علوم، استفاده از رنگهای شیمیایی به سبب سهولت کاربرد آن در مقایسه با رنگهای گیاهی بشدت افزایش یافته است. دانش کافی برای رنگرزی و سیستم کنترل کیفی وجود ندارد.
امروزه در تبریز همه نوع طرح را می توان پیدا كرد كه البته بررسی همه آنها امكان پذیر نیست و به زمان زیادی احتیاج دارد. هر چند با گسترش طرحها و نقشها در نقاط مختلف كشور، دیگر نمیتوان به طور یقین طرحی و یا نگاره و موتیفی را متعلق به نقطهای خاص دانست و به همین ترتیب نمیتوان فرش منطقهای را با دیدن طرحی و یا نگارهای تشخیص داد. برای مثال، در تبریز نمونه فرشهایی بافته میشود كه جدا از بافت و رنگبندی، دارای طرحی از منطقه كرمان است كه در تبریز به طرح كرمان قلم مشهور است. به طور كلی طرح و نقشه فرش تبریز بیشتر از سلیقه خریداران تبعیت میكند. اگرچه طراحان تبریز در اصول از طرحهای معروف و قدیمی پیروی میكنند، اما به این طرحها جان میدهند، زیبایی میبخشند و نوآوری دارند. از طراحان مشهوری تبریز میتوان به رسام ارژنگي، عبدالله باقري، احمد عماد، حبيبالله امين افشار، ميرزاتقي خياباني، جعفر پاكدست، عباسعلي اعلاباف، اكبر برگي، قلي نامي، محمدحسن نجفزاده معروف به “بنام تبريزي”، ايپكچي، اهرابي، سلماسي، ممقاني، تهرانچي، آنتيكچي، طباطبايي، رسام عربزاده، محمدعلی قرهباغی، حسین اعلاباف و محمدعلیق رهباغی، جوادحسن پورنامی، رحیم چرخی، کریم میرزایی و …. اشاره کرد.
در طبقهبندی كه شركت سهامی فرش ایران از لحاظ طرح و نقش فرشها انجام داده، نقشههای قالی ایرانی در ۱۹ بخش طبقه بندی شده است كه شهر تبریز نیز به جهت تنوع طراحان و كثرت آنها در اغلب این بخشها آثار و نمونههایی دارد از جمله آنها میتوان به نقشه آثار باستانی و ابنیه اسلامی نقشه شاه عباسی، نقشه اسلیمی، نقشه افشان، نقشه بندی خشتی، طرح درختی، طرح شكارگاه، نقشه قابی، طرح گلفرنگ، طرح گلدانی و طرح ماهی درهم (هراتی) به خصوص لاك پشتی و همینطور طرح محرابی و نقش محرمات و طرح هندسی و قالیها و قالیچههای تصویری و طرح بوتهای اشاره کرد.
نیروی انسانی در تولید فرش دستباف از بافندگان، استادکاران، طراحان، ناظران و کارفرمایان تشکیلشده است. انتقال این تجارب میان سطوح مختلف عموماً نسل به نسل بوده و آموزش نیروی انسانی چه در سطح مدیریت و چه در سطح بافندگان به استثنای موارد معدود تجربی میباشد و آموزشهای تخصصی در انجام وظایف صورت نگرفته است. نیروی بافنده بر اساس مصاحبههای صورت گرفته حدود 60 هزار تا 90 هزار نفر میباشد که بالای 80 درصد بافندگان تحصیلاتی کمتر از دیپلم دارند ولی به دلیل وجود دانشکده فرش در تبریز و شرایط موجود در بازار کار تقریباً حوالی 20 درصد تحصیلات بالای دیپلم دارند که عموماً درگیر و مشغول بافت و تولید هستند و کمتر به فعالیتهای بازاریابی و فروش اقدام مینمایند. در زمینه بازاریابی و فروش نیروی متخصص در بین بافندگان مشاهده نمیگردد، ولی بعضی از تولیدکنندگان دارای بازاریابان متخصص هستند.
استادکار/ سرپرست/ ناظر
بیشترین روش تولید بافت در تبریز، به صورت غیرمتمرکز انجام میشود، حتی بزرگترین تولیدکنندگان هم کارگاه متمرکز طراحی، مرمت، رنگرزی و … اختصاصی دارند، اما در مرحله بافت به صورت غیرمتمرکز تولید. سرپرست یا استادکار فردی ماهر و معتبر در امر بافت فرش است که رابط بین کارفرما و بافنده میشود. این امر بر صحت و دقت بافت نظارت میکند و ضامن بافت صحیح و ارزشمند و سرعت کافی در تولید فرش است. اما کارگاههای خرد و کوچک از چنین افرادی بیبهره هستند که اثر خود را در کاهش کیفیت بافت و دقت بافندگان و همچنین افزایش زمان تحویل نشان میدهد.
این افراد دانش خود را بهصورت تجربی به دست آورده، غالباً در ابتدا بافنده بوده و سپس در کار خود خبره شده و سرپرست بافندگان میشوند. گروه سنی استادکار در خوشه فرش دستباف تبریز عموماً ببین 40 تا 60 سال است در حالی که برای تابلوفرش سردرود گروه سنی بالای 30 سال میباشد.
بافندگان
بافندگی فرش از قدیم شغلی پارهوقت و فصلی برای اوقات بیکاری طبقات آسیبپذیر اجتماعی بهویژه در روستاها بوده است که با از میان رفتن نظام ارباب و رعیتی به همان وضعیت ادامه یافته است. میزان تحصیلات و دانش کارگران و بافندگان عموماً پایین است، اشتغال در این حرفه بهصورت تجربی بوده و نیازی به تحصیلات ندارد؛ لذا بافندگان از تحصیلات بالایی برخوردار نیستند.
در واحدهای تولیدی خوشه فرش دستبافت متوسط تولید برای بافندگان ثبات ندارد، زیرا تولیدات اکثراً به صورت غیرمتمرکز بوده و بافندگان در منازل خود به بافت فرشها میپردازند. ازاینرو، تعداد ساعت ثابتی همجهت بافت تعریف نمیشود. عدهای از آنها بهصورت تماموقت و عدهای تنها چندین ساعت در روز را به بافندگی اختصاص میدهند. اما در مقایسه بافندگان استان با سایر کشورها باید گفت که بافندگان بومی از سرعت بیشتری برخوردارند و این خود مزیتی نسبت به رقبای خارجی است. بافندگی حرفهای است که زنان بومی عموماً از مادران خود میآموزند و اکثراً در روستاها به آن اشتغال دارند، سطح عمومی تحصیلات آنها پایین است، اما از نظر سطح مهارت اغلب بافندگان خوشه ماهر محسوب میشوند.
در حال حاضر مراکز متعددی ازجمله اداره فرش تبریز، اتحادیهها، دانشگاهها و خوشه فرش اقدام به برگزاری دورهها و کارگاههای تخصصی آموزش فرشبافی، به بافی، آموزش و اشتغال، آشنایی تور لیدر با فرش، ناظرین فنی و چله کشها، طراحی فرش (کامپیوتری- دستی) شناخت نقوش فرش، پرداخت و رفوگری فرش دستباف را برگزار خواهد کرد که در بهبود کیفیت تولید نقش به سزایی خواهد داشت. رعایت دقت و ظرافت در بافت در کیفیت تولیدات و قیمت فروش تأثیر زیادی دارد..
تکنولوژی و ابزار تولید
ابزار آلات اصلی مورداستفاده در خوشه فرش دستبافت شامل: دارهای افقی، عمودی، چاقو، دفتین، دوک، قیچی و سیخ پودکشی، قلاب، شانه و … است.
دار عمودی: دار قالی نقش مهمی در فرایند بافت قالی دارد، چون دار مانند یک چهارچوب عمل کرده و قالی را در طول بافت نگه میدارد. دار عمودی در روستاها و کارگاههای فرشبافی به کار برده میشود و نصب دار عمودی دشوارتر از دار افقی است. دار عمودی خود دارای سه نوع اصلی دار تبریز، دار ثابت و دار غلتکی است. دار عمودی شبیه چهارچوبی با دو تیر افقی و دو تیر جانبی است. فرشهایی که روی دار عمودی بافته میشود، کیفیت بهتری دارد، چون طرح و ابعاد این فرشها دقیقتر از فرشهایی است که روی دارهای دیگر بافته میشود.
دار ثابت: قالیبافی که با دار ثابت کار میکند، روی صندلی قابل تنظیمی مینشیند که میتوان آن را بالا آورد تا زدن گرههای ردیفهای بالاتر راحتتر شود.
دار تبریز: دار قالی تبریزی یا دار غولپیکر نوعی دار عمودی است که به بافنده اجازه میدهد تا کار بافت را بدون نیاز به جابجا کردن فرش به طور پیوسته پیش ببرد.
دار غلتکی: دار غلتکی دار سنتی ترکیه است که عموماً برای بافت فرشهای بسیار بزرگ به کار برده میشود و برای بافتهای درشت نیز مناسب است.
دار افقی: دار افقی سادهترین نوع دار قالی است. دار افقی چهارچوب لازم برای بافت قالی را در اختیار بافنده میگذارد. بافندگان عشایر عموماً دار افقی را ترجیح میدهند، چون باز و سوار کردن آن ساده است. اکثر فرشهایی که روی دار افقی بافته میشود، کوچک است، چون بافت فرش بزرگ بدون دار عمودی بسیار دشوار است. دار افقی پیش از شروع فرایند بافت برپا میشود. دار با میخ فلزی یا چوبی به زمین متصل میشود و چهار تیر چوبی که بدنه دار را تشکیل میدهد، مطابق اندازه فرش در فواصل مناسب قرار داده میشود.
به عبارت دیگر اگر قرار است که فرش نازک و بلند باشد، دو تیر موازی جانبی نزدیکتر به هم قرار داده میشود، اما فاصله بین دو تیر بالایی و پایینی بسیار بیشتر است. رشتههای پود، پیش از بافتن بقیه فرش، به تیرهای پایین و بالا متصل میشود. بافنده به دلیل محدودیت فضا، روی بخش بافته شده فرش مینشیند.
شانه: شانه وسیلهای است برای جلو کشی گرههای فرش و ایجاد نظم بیشتر در پشت فرش استفاده میکنند. بعد از بافتن هر رج از فرش و قبل از کوبیدن دفتین، شانه را بر روی گرههای فرش میکشند.
دفه: به وسیلهای خاص اطلاق میگردد كه وظیفه آن كوبیدن گرههای فرش و همچنین پودهای آن میباشد. دفّه ازنظر فرم و ظاهر در انواع مختلف ساخته میشود، اما کارایی همگی یكسان است و تفاوتهای موجود به نحوی مرتبط باسنت های بافندگی نزد اقوام مختلف هست. قسمت اصلی دفتین تیغههای آن است كه مركب از تعدادی تیغة فلزی میباشد. قسمت جلوی تیغهها كمی باریکتر و تیزتر است تا بهراحتی در داخل تارهای فرش فرو رود. دسته آن نیز ممكن است چوبی یا فلزی باشد كه به طرق مختلف مانند کاملاً عمود، مورب و یا كاملاً صاف به تیغهها وصل میشود. شانههایی که دارای دسته بلند است عموماً بهعنوان اهرم در تنظیم کشش تاروپودها استفاده میشود. در میان دفتینهای متداول در قالیبافی امروز ایران، گروهی كه در تبریز استفاده میشوند و به دفتین تبریزی شهرت دارند، از نظر حجم و وزن سبکترین و کوچکترین دفتین های ایران هستند و دفتینهای مورداستفاده در اصفهان حجیمترین و سنگینترین دفتینهای مورد استفاده در ایران میباشند.
چاقو: چاقو برای گره زدن و بریدن نخ فرشبافی به کار برده میشود. چاقوی فرشبافی دستهی فلزی یا چوبی و تیغهی فلزی با سر سهگوش دارد. بافنده گره را میزند، نخ را با چاقو زیر تار میبرد و بیرون میآورد، و نخ اضافی را با چاقو میبرد.
قیچی: قیچی ابزاری با دوتیغه و دو دسته است که برای صاف کردن و کوتاه کردن پرز فرش به کار برده میشود. دو تیغهی قیچی در وسط به هم متصل شدهاند. سر تیغهها تیز است و رو به بالا برگشته است و بخشی از آن برآمده است.
یک صفحهی نگهدارندهی متحرک با پیچ و مهره به سمت مقابل یک تیغه بسته شده است. تکه مقواهایی به اندازهی پرز دلخواه قالی بین این صفحه و تیغه گذاشته میشود. دستههای قیچی انحناء آرنج مانندی دارد تا کار با آن راحت شود. برای این که پرز قالی تا حد نیاز صاف شود، بافنده حد معینی از پرز را بین تیغه و صفحه قرار میدهد، پیچ را سفت میکند و بعد پرزها را قیچی میکند؛ بافنده دستههای قیچی را با یک دست و برآمدگیهای تیغه را با دست دیگر میگیرد.
سیخ پودكشی: همانگونه كه از نام آن پیداست، این وسیله برای كشیدن پودهای فرش اعم از پود رو و پود زیر مورد استفاده قرار میگیرد. جنس آن از آلیاژهای نرم و انعطافپذیر انتخاب میشود تا بهراحتی از لابهلای تارهای فرش عبور كند. طول آن حدود 50 الی 70 سانتیمتر است. نوك این وسیله بهصورت قلاب است تا نخ پود را به دور آن چرخانده و سپس از لابهلای تارهای فرش عبور دهند. همچنین برخی از آنها دارای سوراخی در انتها میباشند كه میتوان پود را از داخل آن نیز عبور داده و از لابهلای تارهای فرش بكشند. البته سیخ پودكشی در همه مناطق مورداستفاده قرار نمیگیرد و برخی از بافندگان با دست نخ پود را از میان تارهای فرش عبور میدهند.
کیفیت تولیدات
از ارکان دستیابی به سهم بیشتری در بازارهای جهانی و حضور مؤثر در رقابت و عرصههای جهانی، بهکارگیری و رعایت اصول است که هدف آن باید بهبود مستمر در سطح رضایت مشتریان باشد.
عوامل متعددی در بررسی کیفیت دستبافته ها نقش دارند که ازجمله این عوامل میتوان کیفیت مواد اولیه مصرفی، مهارت نیروی انسانی (کیفیت بافت)، تجهیزات و ابزارآلات تولید را نام برد. تولیدکنندگان فرش مواد اولیه را مؤثرترین عامل دانسته و پس از آن سهم بیشتری برای مهارت نیروی انسانی و بازار قائل شدند. اکثر آنها تأثیر ابزارآلات را بر کیفیت دستبافتهها ناچیز میدانند. مدیران واحدهای پیشرو، حضور سرپرست و نظارت بر کار بافنده را بسیار مهم میدانند؛ درحالیکه واحدهای خرد و کوچک آن را بیاهمیت میدانند.
در حوزه فرش دستباف نیاز به آموزش در زمینههای مختلف طراحی، بافت، مدیریت و بازاریابی وجود دارد. در سالهای اخیر در حوزه طراحی، بافت، و…. آموزش رسمی توسط ادارههای مرتبط، اتحادیهها، دانشگاهها در تبریز وجود داشته است.
در حال حاضر تعدادی آموزشگاه فرشبافی در تبریز زیر نظر فنی و حرفهای فعالیت میکنند. این آموزشگاهها در رشته فرشبافی و بافت تابلوفرش فعالاند.
برنامه تولید در هنر صنعت فرش دستبافت بر اساس یافتههای تجربیات شخصی و عموماً بر مبنای سفارشات صورت میگیرد و در واقع پس از انتخاب مشتریان از میان طرحها تولید آغاز میگردد. در این حالت عموماً تولیدکننده پس از انتخاب یک نوع طرح و تولید آن تعداد بیشتری از آن را در بازار عمده عرضه میکند. در صورت استقبال میزان تولید آن را افزایش میدهد. البته در این نوع تولید همواره خطراتی وجود دارد که عبارتاند از:
- عدم استقبال مصرفکننده نهایی از محصول با طرح جدید که در این صورت تولیدکننده با ضرر هزینههای ناشی از طرح و نقشه روبروست.
- عدم وجود قانونی برای ثبت طرحها و حمایت از مالکیت معنوی آنها، در صورت مواجهه با استقبال در بازار امکان کپیبرداری از طرحها توسط سایر تولیدکنندگان وجود دارد.
فضای تولید و انبار
فضای تولید و انبار در واحدهای تولیدی با توجه به امکانات مالک آن متفاوت است و در پروانههای واحدها مکان تولید و مساحت آن ثبتشده که بر این مبنا ظرفیت تولید واحدها تعیینشده است که البته بازنگری این ظرفیتها ضروری است چراکه بیشتر واحدها با ارائه مواد اولیه به بافندگان و تحویل دستبافتههای نهایی اقدام به تولید غیرمتمرکز نموده و درواقع بافندگان به بافت خانگی مشغولاند. بیشتر واحدها مساحتی کمتر از 100 مترمربع دارند که به علت تولید غیرمتمرکز است. با توجه به مصاحبههای صورت گرفته اغلب کارفرمایان، تولید متمرکز را به دلیل هزینههای بیمه و کارگاهی و رفتوآمد کارگران بهصرفه نمیدانند، زیرا کارفرماها هر ماه حدود 800 الی 900 هزار تومان به عنوان هزینه بیمه پرداخت میکنند و این حق بیمه بیشتر از کسر دستمزد بافندگان صورت میگیرد. با وجود اینکه در تولید غیرمتمرکز، هزینههای سرکشی و رفتوآمد و نظارت برای کارفرما زیاد میباشد ولی تاکنون قیاسی در این زمینه صورت نگرفته است. دلیل دیگر تولید غیرمتمرکز، تمایل زنان بافنده به حضور در محیطهای مسکونی خویش و در کنار فرزندان است که هم به کار خانواده و هم به بافت فرش برسند که البته سبب طولانی و غیراقتصادی شدن زمان بافت میشود.
رقابت منفی حاکم بر خوشه میتواند تأثیر به سزایی در کاهش نرخ سود و پایین بودن آن در واحدهای خرد و کوچک داشته باشد. البته نوسانات قیمت مواد اولیه و افزایش آن نیز مؤثر است که تولیدکنندگان در قیمت فروش آن را لحاظ میکنند. درحالیکه واحدهای پیشرو به دلیل خرید عمده مواد اولیه بهصورت نقد از تخفیف برخوردار میشوند، واحدهای خرد و کوچک به دلیل نقدینگی کم باید مواد اولیه را بهصورت اعتباری و گرانتر خریداری نمایند. همچنین ممکن است برای یک فرش مجبور به خرید بخشی از مواد اولیه در یک نوبت و بخشی دیگر در بار دیگر شوند که خود منجر به دورنگی فرش و افت قیمت آن میشود.
باوجود این که فرش دستباف دارای ارزشافزوده بالایی است ولی سود در قسمتهای انتهایی زنجیره ارزش متمرکز بوده و عملاً بافندگان و تولیدکنندگان از آن بهرهای اندک میبرند.
با توجه به قیمت بالای تمامشده محصول و رکود بازار، امکان افزایش قیمت برای بافنده وجود ندارد و این افراد یا سودی نمیبرند، یا مجدداً به فروشنده ماده اولیه بدهکار میشوند یا ناچار به خروج از بازار میشوند، در حالت خویشفرمایی بافنده باید صبر کند تا فرش به فروش برسد که معمولاً در این مدت مقروض میشود.
بازار اصلی محصولات فرش، فروشگاههای فرش هستند که عمدتاً در شهر تبریز قرار دارند. در خارج از کشور نیز با از دست دادن آمریکا بهعنوان مشتری عمده فرش، ترکیه، آلمان، ایتالیا و امارات از مهمترین مقاصد صادراتی فرش هستند.
در سالهای اخیر حجم بازار جهانی فرش دستباف و بهتبع آن تقاضا برای این محصول کاهش یافته است، اما در مجموع بیشتر واحدهای تولیدی در حوزه فرش دستباف برنامه مدونی برای بازاریابی ندارند و حتی تعداد واحدهایی که توانایی و تمایل حضور در نمایشگاهها برای جذب بازار را دارند نیز کم است. این عدم شناخت از بازار منجر میشود تعدادی محافظهکار شده و صرفاً به تولیدات سفارشی بپردازند و تولیدات بیشتر برای حضور در بازار را پذیرا نباشند. از طرفی تعداد دیگری از واحدها نیز با تولید بدون شناخت نیازها و سلایق و ارائه محصول به بازار دچار شکست شده و محصول با واکنش مطلوب مشتریان همراه نمیشود و تولیدکننده متحمل ضرر میگردد.
فناوری اطلاعات
در خوشه فرش دستبافت تبریز واحدها کمتر تمایلی به داشتن سایت دارند. برخی از آنها ایمیل داشته، لیکن تمایل زیادی به استفاده از آن در بازاریابی نیست و تنها در موارد ضرورت برای ارائه طرح استفاده میشود. تنها چند مورد از واحدهای فعال دارای سایت برای نمایش و معرفی محصولات خود هستند.
برای هر نوع بنگاه که به تولید بپردازد، انتخاب نوع استراتژی جهت دریافت سفارش و نحوه ارائه محصولات تولیدشده، یک عامل مهم در موفقیت است. در واقع، فروش عامل مهمی در بقای یک بنگاه است. در مورد نمونه مورد بررسی خوشه فرش دستبافت نیز افراد به طرق مختلف فروش مستقیم (مشتری ثابت و تجار) و یا فروش غیرمستقیم (دریافت سفارش غیرحضوری) و یا هر دو روش به فروش دستبافتهها میپردازند. در مورد بافندگان، باید فرش خود را به مشتریان متعددی نشان دهند تا در نهایت موفق به فروش شوند. همچنین در خوشه تعدادی واسطه وجود دارند که فرشها را از بافندگان خریده و به فرش فروشیها میفروشند.
اکثریت واحدهای تولیدی خوشه به دلیل نگاه سنتی به بازاریابی، برنامه خاصی در این حوزه نداشته و لذا هزینه خاصی نیز متحمل نمیشوند. تبلیغات سازماندهی شدهای توسط تولیدکنندگان انجام نمیشود و کاتالوگی از محصولات وجود ندارد. حتی تمایل و توان حضور در نمایشگاهها نیز بسیار محدود است. علت این مشارکت ضعیف در نمایشگاهها، عدم صرفه اقتصادی برای واحدها جهت حضور بیان شده است. علت آن نیز محدودیت در دستبافتههای هر واحد از نظر تنوع و تعداد و هزینههای بالای مشارکت در نمایشگاه و عدم اطمینان از بازگشت این نوع سرمایهگذاری است که در صورت توسعه فرهنگ کار جمعی و اجاره غرفه بهصورت مشارکتی منجر به کاهش هزینهها و جلب بیشتر توجه مشتریان به دلیل تنوع محصولات میگردد. البته باید در انتخاب کشورهای هدف تأمل بیشتری صورت بگیرد تا منافع همه تولیدکنندگان حاضر در غرفه حفظ شود و انگیزه لازم برای سایرین در دفعات بعدی فراهم گردد. مقصد مسافرت در نمایشگاههای خارجی بیشتر آلمان است. در مورد نمایشگاههای داخلی نیز هر ساله در تهران، شیراز و مشهد نمایشگاههایی برگزار میگردد. اما تعداد محدودی از واحدهای خوشه در آن حضور پیدا میکنند. البته لازم به ذکر است که با توجه به مشکل تبلیغات یک نمایشگاه مجازی برای محصولات خوشه طراحی شده است که در این پلتفرم بتوانند محصولات خود را در کنار شناسنامه آنها عرضه کنند.
جمعبندی
تولیدکنندگان فرش دستباف تبریز اغلب به صورت خانگی و پراکنده هستند و به شیوه سنتی مدیریت میشوند. اغلب تولیدکنندگان پس از تولید فرش، اقدام به یافتن مشتری میشود. معمولاَ تولید بر اساس شناخت از سلیقه و تقاضای بازار صورت نمیگیرد. توان چانهزنی تولیدکنندگان خرد به دلیل زمان طولانی برگشت سرمایه و کمبود نقدینگی هم در مقابل تامین کنندگان مواد اولیه و هم در مقابل خریداران بسیار کم است. سیاست یکپارچه و واحدی برای پشتیبانی از فرش دستباف که نهادهای مختلف را بسیج و فعالیتهای آنان را منسجم نماید، وجود ندارد. همچنین برنامهریزی برای حضور هدفمند در نمایشگاهها و آشنایی با سلیقه بازار وجود ندارد، برندسازی و تبلیغات ضعیف است و بنگاهها به دلیل مدیریت سنتی، توانایی فعالیت و ارتقا در این زمینهها را ندارند. با توجه به تبلیغات کم، کارشناسان معتقدند که ضعف تبلیغات فرش دستبافت و سایر دستبافتهها در بازارهای جهانی موجب شده تا سهم ایران در این بازارها کاهش یافته و در زمینه طراحی نیاز است سلیقه مشتریان در نظر گرفته شده و مطابق با سلیقه بازار طراحی شود.
بنابراین لازم است بازارهای هدف مطالعه شده و بازاریابی بصورت عملی و علمی صورت گیرد. همچنین درباره خدمات پس از فروش هم فعالیت چندانی صورت نگرفته، در حالی که شعار حق با مشتری زمانی تحقق مییابد که خدمات پس از فروش به بهترین نحو ممکن انجام گیرد. برای فعالیتهای صادراتی نیز است که BDSهایی در شهر تبریز وجود داشته باشد ولی فقط یکی دو شرکت در زمینه مدیریت صادرات فعالیت دارند که بیشتر در حوزه قطعات خودرو میباشد، در حالی که در حوزه فرش کاملا به این مشاورهها نیاز وجود دارد.