محدودیت منابع موجود در اختیار بشر و نیز شدت گرفتن رقابت جهانی برای تصرف سهم بیشتر بازار از سوی شرکتها، بیانگر ضرورت داشتن یک استراتژی رقابتی موثر برای هر شرکتی است. تعدد بنگاهها و شیوههای نوین تولید، استفاده از منابع را بیشتر و سریعتر کرده و رقابت بین شرکتها برای دستیابی به منابع بیشتر، بیش از پیش بالا گرفته است. از طرفی شرکتها به دنبال راهی برای ایجاد مزیت رقابتی از طریق کاهش هزینههای تولید و کسب سود (ارزش افزوده)[1] بیشتر در فرایند تولیدشان هستند.
یکی از مدلهایی که برای محاسبه میزان ارزش افزوده تولید شرکتها یا سازمانهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد، مدل زنجیره ارزش پورتر[2] است. پورتر فعالیتهایی را که یک شرکت از نقطه شروع یعنی تامین مواد اولیه تا رسیدن محصول نهایی به دست مصرفکننده نهایی انجام میدهد، به عنوان زنجیره ارزش توصیف میشود؛ به طوری که در هر یک از مراحل یا فعالیتها ارزشی به کالا یا خدمت افزوده میشود. در واقع، زنجیره ارزش مجموعهای از عملیاتهایی است که در یک صنعت به صورت زنجیرگونه انجام میپذیرد تا به خلق ارزش منجر شود. محصولات از حلقههای این زنجیره عبور میکنند و در هر حلقه، ارزشی به محصول نهایی افزوده میگردد. به عبارت دیگر، زنجیره
ارزش براي تشریح گامهاي مختلفی که کالا یا خدمت از مواد اولیه تا مصرف نهایی طی میکند، به کار میرود (پورتر، ۱۹۸۵).
تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش یکی از ابزارهای تحلیل استراتژی است که با استفاده از آن میتوان مزیت رقابتی شرکت را بهتر درک کرد، نقاطی را شناسایی نمود که میتوان ارزش (ثروت) مشتری را افزایش یا هزینهها را کاهش داد و نیز میتوان حلقههای بین عرضهکنندگان، مشتریان و سایر شرکتهای موجود در صنعت را بهتر درک کرد. این فعالیتها شامل گامهایی میشوند که باید برداشت تا خدمات و کالاهای بهتری را (از دیدگاه رقابتی) به مشتریان ارائه کرد (بلوچر و همکاران، ۲۰۰۸).
زنجیره ارزش از فعالیتهای ارزشافزا و یک حاشیه که این فعالیتها به آن ختم میشوند، تشکیل شده است. فعالیتهای ارزش افزا میتوانند از نظر فیزیکی و فنی به گروههای مختلفی از فعالیتها تفکیک شوند. پورتر بین فعالیتهای اصلی و پشتیبانی تفاوت قائل میشود. فعالیتهای اصلی آنهایی هستند که به طور مستقیم با تبدیل و جابهجایی فیزیکی محصولات نهایی که شرکت به مشتریان خود تحویل میدهد، در ارتباط است. همانطور که در شکل زیر مشاهده میکنید، تحویل به مشتریان و ارائه محصولات (خدمات) بخشی از فعالیتهای اصلی هستند. فعالیتهای پشتیبانی، فعالیتهای اصلی را امکانپذیر ساخته و پشتیبانی میکنند. این فعالیتها میتوانند به طور مستقیم در پشتیبانی یکی از فعالیتهای اصلی و نیز پشتیبانی کل فرایند اصلی دخیل باشند.
شکل (5): مدل زنجیره ارزش پورتر
تحلیل زنجیره ارزش، پیوند بین منابع را حاصل میکند. از یکسو، به معرفی منابع جایگزین پرداخته و از سوی دیگر منابع مکمّل را معرفی میکند. با تحلیل زنجیره ارزش، آسیبهای قابلیتی و منابع مشخص میشود و سازمان در اسرع وقت به بهبود آنها اقدام میکند. همچنین از تحلیل این زنجیره میتوان تحت عنوان کاهش هزینههای عملیاتی، عامل بهبود عملکرد، آشکارکننده فرصتهای نهفته در کسب و کار، شناخت شاخصهای کلیدی عملکرد، کمک به تصمیمگیری استفاده نمود.
فعالیتهای اصلی زنجیره ارزش شامل لجستیک ورودی، عملیات، لجستیک خروجی، بازاریابی و فروش و خدمات پس از فروش میباشد که در زیر به اختصار توضیح داده میشود:
- لجستیک ورودی شامل همه فعالیتهای مربوط به دریافت مواد اولیه، نگهداری و انبار کردن و تحویل آنها به خط تولید است.
- فعالیتهای عملیاتی هم شامل همه کارهایی است که مواد اولیه را به محصول نهایی تبدیل میکنند. همان چیزی که به زبان ساده، به عنوان خط تولید (Production Line) میشناسیم.
- لجستیک خروجی به فعالیتهای مربوط به محصول نهایی اشاره دارد: انبار کردن محصول نهایی، پردازش سفارشات، زمانبندی تحویل و حمل آنها تا نقطهای که مشتری مد نظر دارد.
- بازاریابی و فروش همه فعالیتهایی که باعث میشوند مشتری، تصمیم به خرید محصول بگیرد و هزینه خرید آن را بپردازد.
- خدمات هم به تعبیر پورتر، همه فعالیتهایی است که پس از فروش با هدف حفظ یا افزایش ارزش محصول ارائه میشوند.
فعالیتهای پشتیبانی زنجیره ارزش نیز شامل زیرساختها، مدیریت منابع انسانی، توسعه تکنولوژی و تامین میباشد که در زیر به توضیح آنها پرداخته میشود:
- تامین [3]: تامین مواد اولیه، سرویس برای قطعات و ماشین آلات، ساختمانها و …
- توسعه تکنولوژی[4] به منظور از پشتیبانی از فعالیتهای زنجیره ارزش مثل تحقیق و توسعه، اتوماسیون فرآیندها، طراحی و طراحی مجدد.
- مدیریت منابع انسانی[5] شامل فعالیتهای تامین نیروی انسانی، آموزش و ایجاد رشد در آنها، حفظ آنها و پرداخت حقوق و دستمزد آنان .
- زیرساختهای شرکت[6] شامل مدیریت عمومی، حسابداری، مالی، مدیریت کیفیت و …
زنجیره ارزش فرش دستباف شامل سه مرحله تامین مواد اولیه، تولید و توزیع و بازاریابی است. مواد اولیه شامل پشم، پنبه و ابریشم است. پس از تهیه مواد اولیه، این مواد برای ریسندگی به کارخانجات ریسندگی انتقال مییابند تا نخ تولید شود، سپس نخ برای رنگرزی به کارگاههای رنگرزی فرستاده میشود. همزمان با این فعل و انفعالات، طرح و نقشه فرش نیز آماده شده و چله کشی روی دار انجام میگیرد. در مرحله تولید، فرش توسط قالیبافان و با دست بافته میشود تا بالاترین ارزش افزوده در زنجیره ارزش حاصل شود. در نهایت، فرش دستباف تهیه شده، آمادهسازی گردیده و بستهبندی میشود تا از طریق شبکه توزیع در اختیار مشتریان قرار گیرد.
ضمن مصاحبه با تامینکنندگان مواد اولیه، تولیدکنندگان فرش دستباف و صادرکنندگان آن، میزان هزینه کرد متوسط آنها برای تولید یک مترمربع فرش دستباف محاسبه میشود و سپس زنجیره ارزش فرش دستباف تبریز را با زنجیره ارزش فرش دستباف ترکیه که در سالهای اخیر با استفاده از فضای تحریمهای بینالمللی ایران و با تکیه بر تنوع تولید، طرح و تبلیغات در بازار هدف توانستهاند تهدیدی مهم برای فرش دستباف ایران فراهم آورند. در سالیان اخیر این تهدید کم به تهدید رو به افزایش در تصاحب بازار منجر شده است. از این رو، کشور ترکیه به عنوان بنچمارک برای فرش در نظر گرفته میشود.
[1]. Value Added
[2]. Michael Porter
[3] – Procurement
[4] -Technology Development
[5]. Human Resource management
[6]. Firm Infrastructure